معلم هم محلی، خانه اش را وقف ساخت مدارس کرد ، برای نوسازی مدرسه انگشترهایش فروخت
به گزارش وبلاگ بهابادی، تعارف نداریم؛ گذشتن از مالی که یک عمر به زحمت ریال ریالش را جمع نموده اید کار ساده ای نیست. با این حساب بخشش وقتی ارزش صدچندان پیدا می نماید که نیکوکاری تصمیم می گیرد همه دارایی اش را در طبق اخلاص بگذارد.
وبلاگ بهابادی- مریم تهوری: یک روز تصمیم می گیرد که کاری کند کارستان. در محله های ساده و قدیمی ما هم تعداد این خیّران کم نیست. کافی است نگاهی به داستان ساخت بسیاری از مدارس منطقه بیندازید. هر کدامشان ماجرایی دارد. نوسازی مدارس در منطقه ای مانند منطقه ما نه با جیب پرپول که با دلسوزی خیّران ساخته می گردد. نمونه اش همین دبستان حضرت زهرا(س) که به وسیله قدسی بنی فاطمی، معلم و مدیر بازنشسته سال های دور نوسازی شده است. ساخت این مدرسه به وسیله این بانوی خیر داستان جالبی دارد.
قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
رفتم که 6 ماهه برگردم، 7 سال پاگیر شدم
طرات گذشته را به یاد می آورد. به ندرت از خانه بیرون می آید و لابه لای صحبت هایش از ناخوش احوالی های این روزهایش می گوید. با او به سال های دور می رویم یعنی زمانی که تازه کلاس نهم را پشت سر گذاشته بود: دیپلم که می گرفتیم، برای استخدام در آموزش و پرورش اقدام می کردیم اما وقتی سال نهم را گذراندم، از استخدام فارغ التحصیلان سال نهمی در گرمسار، قم و دماوند خبر دادند. این شد که در آزمون شرکت کردم و راهی گرمسار شدم. بنی فاطمی در گرمسار مشغول به تدریس می گردد اما دلش قرار نداشت: مادرم در تهران تنها بود و همه فکر و ذکرم شده بود شرایط مادر مریضم. اول قرار بود 6 ماه در گرمسار بمانم اما هر مسئولی که رفت وآمد و کارم را دید گفت مگر دیوانه ام تو را تهران بفرستم. 7 سال در گرمسار ماندگار شدم تا اینکه کارم به استعفا رسید. کوتاه آمدند و مرا به تهران برگرداندند.
سال هایی که در منطقه معلمی کردم
بنی فاطمی به محض ورود در تهران راهی مدارس منطقه 13 می گردد: آن موقع در مدرسه ای در صددستگاه و بعدها هم در دبستان و هدایت مهد مینا و عسکریه در خیابان نیروی هوایی به دانش آموزان مقطع پنجم و ششم درس می دادم. تا اینکه در همین منطقه بازنشسته شدم. سال ها تدریس در مدارس این منطقه باعث تعلق خاطرم به این بچه ها شد و با همین علاقه بازنشسته شدم. این بانوی خیر در حالی بازنشسته شد که حاصل 30 سال پای تخته سیاه ایستادن و معلمی کردنش آپارتمانی 130 متری در خیابان دبستان شد: تا زمانی که مادرم زنده بود و رفت وآمد داشتیم در این خانه زندگی کردیم اما وقتی مادر به رحمت خدا رفت و من هم دیگر به قول معروف از پا افتادم و خانه نشین شدم رفت و آمدهایم هم کمتر شد. به همین علت آپارتمانم را فروختم و یک واحد 64 متری خریدم.
خانه ام صرف کار خیر شد
متراژ خانه که نصف شد، بنی فاطمی تصمیم گرفت آن را به تازه عروس و دامادی هدیه دهد تا سقفی مطمئن تر برای خودشان دست و پا نمایند: چند سالی که در این خانه ساکن شدم اول به پسردایی ام وصیت کردم که خانه را بعد از فوتم نفروشند و هر 5 سال یکبار در اختیار یک تازه عروس و داماد نیازمند بگذارند که از این طریق حداقل روزهای اول زندگی را راحت تر سپری نمایند و کمی برای ادامه زندگی شان پس انداز نمایند. اما بعد از مدتی حس کردم که این کار برای خانواده شاید اسباب زحمت گردد و به دردسر بیفتند. این بانوی خیر فکر دیگری می نماید. سراغ حاج اکبر ابراهیمی ـ یکی از بزرگ ترین خیّران مدرسه ساز کشورـ می رود: از دغدغه هایم با این خیر نام آشنا گفتم. پیشنهاد خوبی داد. قرار بر این شد که این خیّر خانه ام را بخرد و پول فروش خانه صرف تخریب و نوسازی یکی از مدارس قدیمی ساز منطقه گردد و تا زمانی هم که زنده ام در این خانه به رایگان زندگی کنم.
دلم به نام نامی اش آرام گرفت
خانه 120 میلیون تومان قیمت گذاری می گردد اما آقای ابراهیمی این خانه را 150 میلیون تومان می خرد و طبق وعده ای که نموده، بانو بنی فاطمی در این خانه ماندگار: طبق مشورت با آموزش و پرورش منطقه و انجمن خیّران مدرسه ساز منطقه، دبستان دخترانه ای در خیابان منتظری را تخریب و نوسازی کردند. روز افتتاحیه که به همراه خیّران به این مراسم رفتم و نام نامی حضرت زهرا(س) را برتارک این دبستان دیدم دلم آرام گرفت. حالا دیگر وقتی به مرگ فکر می کنم خیالم آسوده است که در همه این سال ها هرکاری که از دستم بر می آمد برای دانش آموزانم انجام دادم و در حالی از این جهان می روم که هیچ چیز را برای خودم نگه نداشتم.
برای نوسازی مدرسه انگشترهایش فروخت
هر مدرسه ای که به دست خیّران ساخته می گردد داستانی شنیدنی دارد. این را روزبهانی، دبیر کانون خیّران مدرسه ساز منطقه می گوید و ادامه می دهد: خیران این منطقه افراد ثروتمندی نبوده اند که بخش کوچکی از مال شان را صرف ساخت مدرسه نمایند. تک تک این مدرسه ها با پول هایی که قطره قطره جمع می شوند ساخته می گردد. بانویی که انگشترش را هدیه می دهد، معلمی که هر ماه 50 هزارتومان از حقوقش را به حساب مجمع واریز می نماید و در نهایت خانمی مانند بنی فاطمی که از همه دار و ندارش که یک خانه است سخاوتمندانه می گذرد تا دانش آموزان امروز در محیطی آرام و امن به تحصیل بپردازند. حضور و کوشش در کنار چنین خیّرانی جای شکرگزاری دارد.
---
*منتشر شده در وبلاگ بهابادی محله منطقه 13 در تاریخ 1395/07/18
منبع: همشهری آنلاین